جعبه موسیقی
.جعبه موسیقی ام رو خیلی دوست دارم
شب ها کوکش می کنم تا با آهنگ قشنگش به خواب برم
مادرم جعبمو بهم داده
پدر همیشه میگه: او که رفت همه چی رو با خودش برد. حتی زندگی رو
شب ها کوکش می کنم تا با آهنگ قشنگش به خواب برم
مادرم جعبمو بهم داده
پدر همیشه میگه: او که رفت همه چی رو با خودش برد. حتی زندگی رو
!لعنت بر او باد
من حرف های پدر رو نمی فهمم اما می دونم که مادرمو دوست دارم
پدر بعضی شبا میاد اتاق من
زود جعبه رو زیر بالشم قائم می کنم
آخه پدر از شنیدن آهنگش عصبانی میشه
پدر بعضی شبا میاد اتاق من
زود جعبه رو زیر بالشم قائم می کنم
آخه پدر از شنیدن آهنگش عصبانی میشه
فریاد می زنه
!گاهی هم منو
!گاهی هم منو
دردم می گیره
گریه می کنم
اما پدر نباید اشکامو ببینه
پدر میگه: زندگی بدون مادرت یعنی پوچی خالی از عشق
مادربزرگ میگه: عشق کلمه ی بزرگیه و فهمیدن اون شیرین و سخت
:شاید برای همینه که من هیچ وقت نمی فهمم پدر چی میگه
"شب ها تاریک و سیاه. ستاره ها فراری. عشق مرده و جغد کور"
لعنت بر تو باد
اما پدر نباید اشکامو ببینه
پدر میگه: زندگی بدون مادرت یعنی پوچی خالی از عشق
مادربزرگ میگه: عشق کلمه ی بزرگیه و فهمیدن اون شیرین و سخت
:شاید برای همینه که من هیچ وقت نمی فهمم پدر چی میگه
"شب ها تاریک و سیاه. ستاره ها فراری. عشق مرده و جغد کور"
لعنت بر تو باد
.پدر همیشه این جمله رو میگه
شاید از تاریکی می ترسه
من هم از تاریکی می ترسم اما به پدر نمی گم
آخه شاید منو دعوا کنه
دیشب که خواستم بخوابم جعبمو پیدا نکردم
خیلی گریه کردم
پدر نیومد
اما فردا پیداش کردم
پدر جعبه موسیقیم رو بر داشته بود
شاید از تاریکی می ترسه
من هم از تاریکی می ترسم اما به پدر نمی گم
آخه شاید منو دعوا کنه
دیشب که خواستم بخوابم جعبمو پیدا نکردم
خیلی گریه کردم
پدر نیومد
اما فردا پیداش کردم
پدر جعبه موسیقیم رو بر داشته بود
<< Home