Saturday, April 16, 2005

آی قصه قصه قصه

فعلا حلاليت می طلبم تا ببينيم بعدش چی ميشه. خوبی بدی هر چی بوده خودتون با ادراکتون تجزيه تحليلش کنيد مطمئنم که منو می بخشيد. البته نيروهای غيبی اينجا خواهند بود و نميذارند اين وبلاگ بميره. پس نااميد نشيد.
اينم يه جور قصه است. مگه نه؟
قصه ی ما به سر رسيد نازنين به خونش نرسيد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پيش خودمون باشه. قصه ی نازنين هنوز به سر نرسيده. خودشو لوس می کنه وگرنه... قصه تازه شروع شده:
يکی بود و يکی نبود..............